Thursday, October 23, 2008

دور شوید

روجا بندری، دوم آبان ۱۳۸۷
بعد از دستگیری عشا مومنی، یکی از اعضای کمپین در کالیفرنیا زندگی ما شده تلاش برای آزادی او. ولی متاسفانه از روز پیش (یک هفته بعد از دستگیری عشا) متوجه شده‌ایم که دوستان و علاقمندان جدیدی در آمریکا برای عشا پیدا شده اند. علاقمندانی که اگر عشا اینجا بود آنها را با تمام توانش از خود دور می کرد. ولی عشا اکنون در بند است و نمی‌تواند فریاد کند. صدای عشا به بیرون نمی‌رسد و من برای همین دست به قلم می برم.
گروه‌هایی بدون رضایت دوستان کمپینی عشا یا خانواده عشا به طور سرخود پتیشن راه انداخته و می خواهند عشا را نجات دهند. چرا؟ چون اکنون کاندیدای محافظه کاران از مسابقه عقب افتاده و حاضرند به هر چیزی چنگ بیندازند تا موقعیت خود را بهتر کنند، و چه چیزی بهتر از یک مشکل جنجالی با ایران؟ بگذارید چون صدای عشا به ما نمی رسد کمی بهتر گوش کنیم. عشا با گروه های طرفدار جنگ مانند نئوکانسرواتیوها مخالف بود. عشا از جنگ بیزار بود. صدای عشا را می شنوم که بلندتر می شود: از من دور شوید. شما دوست من نیستید. شما طرفدار من نیستید. شما طرفدار سیاستهای خودتان هستید و می خواهید از آب گل آلود ماهی بگیرید.
ولی صدای عشا به ما نمی رسد. آقایانی که عشا را گرفته‌اید! شما الان بیش از یک هفته است که با عشا دارید صحبت می‌کنید. حتما می‌دانید که او کیست. در چشم‌هایش نگاه کرده‌اید و عشق به ایران را دیده اید. ما نیازمند صدای عشا هستیم صدای او را نگیرید. شما می دانید که عشا مخالف سیاست های جنگ طلبانه آمریکاست. عشا مخالف گروه های محافظه کار است. عشا می خواهد بیرون بیاید و این صداها را ساکت کند. عشا را آزاد کنید!
در سی ان ان می خوانم که دولت آمریکا در حال تحقیق درباره وضع دانشجوی دستگیر شده، عشا مومنی، است. عشا متولد آمریکا بود و تحقیق دولت آمریکا شاید غیر طبیعی نباشد. ولی آقایانی که عشا را در چنگ خود دارید! شما که می دانید عشا یک دختر ایرانی است. می دانید که با این که محل تولدش اینجاست ولی در ایران بزرگ شده و به ایران عشق می ورزد. در چشمانش نگاه کنید. ما همه مثل عشا هستیم. همه دختران و پسران همان سرزمین هستیم وگرنه برای بهتر کردن آن تلاش نمی کردیم. برای همین عضو صلح طلبانه ترین و مدنی ترین حرکت سرزمینمان شدیم. ما دختران مادربزرگ هایمان و مادرانمان هستیم که صلح و برابری را در جانمان حک کردند. تلاش برای زنان مملکتمان را از آمریکایی ها یاد نگرفته ایم. از روح بلند مادربزرگ هایمان یاد گرفته ایم که برای ما داستانهای زندگی شان را گفتند و گفتند تا دخترهای کوچکی که روی زانوانشان نشسته بودند در دل قسم بخورند که این چیزها را عوض می کنند. که سختی ها را با لطافت و مهربانی جایگزین می کنند. ما اهل جنگ و خشونت نیستیم. ما اهل مهربانی هستیم و برابری. ما اهل ایران هستیم. در آمریکا بچه هایی مثل عشا تنها هستند. غریب هستند. در خانه نیستند.
می‌دانم و می‌دانید که کمپین حرکتی نیست که ریاست و ساختار سیستماتیک داشته باشد و بنابراین نمی توان از تریبون کمپین بیانیه صادر کرد. پس من می خواهم از قول خودم که یک کمپینی هستم و دوست هم-کمپینی عشا، از اینجا فریاد بزنم که ما این گروه ها را قبول نداریم. عشا هم اگر صدایش را می شد شنید همین را می گفت. ما به این که دولت آمریکا چه خواهد کرد کاری نداریم. ما نمی خواهیم عشا تبدیل به سوژه انتخاباتی این کشور شود و از فکر آن به خود می لرزیم. آقایانی که عشا را در چنگ دارید! ما نگران هستیم. نگران عشا و نگران کشورمان. عشا را آزاد کنید! عشا را آزاد کنید تا بیاید و به اینها بگوید که بساطشان را جمع کنند. شما دارید به عشا بد می‌کنید به مملکتمان بد می‌کنید و به دنیا بد می کنید.

1 comments:

Tameshk در

روجا جان
این دقدقهُ بسیار مهمی است و ممنون که نوشتی: این وقت ها این گروه ها هم اب را گل الود میکنند و هم از این اشوب ماهی میگیرند و هیچ دیواری کوتاه تر از دیوار فعالین حقوق زنان پیدا نمیکنند و نمی بینند این اب خونین است از تلاش های این بچه ها: واقعا این فقط از جان و ابروی بقیه مایه گذاشتن است! دلم میخواهد بهشان بگویم از زندانی شدن و شکنجه شدن و جان هیچ کس این سوً استفاده را نکنید بخصوص کسی مثل عشا که تنها اتهامش درس خواندن است و تنها دقدقه اش برابری حقوق زنان.

Post a Comment